دیشب حدود شش ساعت در میان طرفداران دو جناح سپری کردم و با تعداد زیادی از مردم صحبت کردم. میشه گفت مردم رو در اینجا باید به دو گروه تقسیم کرد. گروه اول افرادی هستند که خودشان رو از این مضحکه بدور نگه داشتند و وارد هیچ فضائی نشدند و گروهی که به اصطلاح میخواهند بین بد وبدتر یکی رو انتخاب کنند .
دیشب جوانان به دو گروه تقسیم شده بودند. وقتی با طرفداران موسوی صحبت میکردم میگفتند در جامعه ما خفقان حرف اول رو میزنه و این فرصتی شده تا جوانان بتوانند خودشون رو تخلیه کنند و فضائی بوجود آمده که جوانان بتوانند خواسته هاشون رو فریاد کنند و فرقی نمیکنه که آیا به هدف برسند یا نه. لااقل تو این یک هفته فریاد هامون رو میزنیم و میدونیم لااقل از بگیر و ببند خبری نیست. و جالبه در تمام شعار هائی هم که میدادند فقط سعی در این داشتند که بیشتر جنبه تفریحی داشته باشه. نمی دونم رفقای من در خارج از کشور فیلم اخراجی ها رو دیدن یا نه اما در اینجا این فیلم بیان گر نوعی "دگراندیشی" بین جوانان بیان شده که با خطوط این اسلامیون فرق داره و به طور مثال یکی از شعارها این بود:
ایول ایول ایول٬ موسوی یل ایول٬ موسوی گل پسر ایول! و میبینیم وقتی یک جمع هزار نفره بخوان این شعار رو بدن هیچ متن سیاسی وجود نداره و به عبارتی میشه گفت بالائى ها سعى دارند تنها از شور جوانان استفاده کنند. اينکه همينطور ميماند يا نه بحث ديگرى است. وقتی از خیلی افراد میان سن سوال میکردم چرا به این جمع آمدید؟ خانمی میگفت بچه هام میخواستند بیان توی این جمع و شادی کنن. ترسیدم بگیرنشون یا اتفاقی بیفته. اومدم تا مراقبشون باشم. و در مقابل تعدادی بسیجی که بدنبال شعارهای عوامفریبانه احمدی نژاد مبنی بر مخالفت با اشراف گرائی و رانت خوارهائی همچون اقازاده ها به پیش امده بودند و جالب وقتی از آنها سوال کردم خوب چرا تو این چهار سال ایشان یکی از این آقازاده ها رو به دادگاه معرفی نکرد؟ جواب میدادند که نمیگذاشتند. حالا از ما خواستند که بهش کمک کنیم تا بتواند این کار را بکند!
در مورد اینکه تا چه حدی توانسته اند مردم را امیدوار کنند و چه بخشهائی سود میبرند میبایست بگویم از لحاظ فریب دادن مردم صد در صد موفق بودند و با این نمایشهای سریالی که هر شب به نام مناظره بر پا کرده اند کاملا توانسته اند مردم را فریب دهند و کلیه اذهان را از اینکه چرا باید انتخابات فقط این چهار نفر باشند و چرا احزاب دیگر نمی توانند نماینده داشته باشند کاملا فریبکارانه عمل کنند. براى عده زيادى هم فرصتى است.
احمدی نژاد با سیاستی وارد کارزار شده که از شش ماه قبل شروع به تبلیغات کرده بود. به طور مثال از پخش سیب زمینی در میان روستاها و مناطق کم درامد گرفته تا اسفالت کردن و جدول کشی در روستاهای بزرگتر٬ که میتونن روی اطرافیان برای تصمیم گیری صاحب نظر باشند. وقتی به روستاها میریم میبینیم بیشتر روستائی ها میگن احمدی نژاد روستاهامون رو اسفالت کرد٬ تلفن آورد و غیره. در مقابل با اجرای طرح افزایش حقوق بازنشستگان در آخر دوره ریاست جمهوری میخواست نظر تعدادی از مردم رو به خودش جلب کنه. من دیشب از دور صدای یکی از ایادی احمدی نژاد را داشتم میشنیدم که از قول اون میگفت که از طریق وزارت کشور تعداد صندوقها افزایش یافته و ما اگر بتوانیم در هر صندق بالای پانصد رای داشته باشیم کافیه و از مسئولهاى تبلیغاتی میخواست سعی کنن توی هر محله ای لااقل پانصد رای را تضمین کنند با بقیه اش کاری نداشته باشند.
به عنوان یک کارگر کمونیست به هم قطارانم بگم گول این نمایش ها را نخورند. زیرا نماینده واقعی ما کارگران در این چهار نفر دیده نمی شه و بهترین کار این است که نه اینکه نباید رای بدهیم بلکه در روز رای گیری نیز باید به صندقها نزدیک بشیم تا بتوانیم تعداد بیشتر مردم را آگاه کنیم و نگذاریم رای بدهند تا هرچه بیشتر این رژیم را به انزوای سیاسی برسونیم. *